3 بیا به آسمان برویم! 4 |
نه خلاف عهــــد کردم که حدیث جز تو گفتم
هـــمه بر ســـر زبانند و تو در مـــیان جانــی
مزن ای عدو به تیرم که بدین قَدَر نمیرم
خبرش بگو که جــانم بدهم به مژدگانی
دل دردمند سعــــــدی ز محـــبت تو خون شد
نه به وصل می رسانی نه به قتل می رهانی
¤ نویسنده: ذبیح الله موسوی